غالیان و اندیشه های غلوآمیز

غالیان و اندیشه های غلوآمیز

در علم رجال و علم فرقه‌‏شناسی به بالا بردن بسیار غلوّ می‏‌گویند غلوّ در همه ادیان و مذاهب به نحوی رخ داده است، در دین یهود و مسیحیت بیشترین غلو وجود دارد؛ تا جایی که خداوند پیروان این دو دین را مورد خطاب قرار داده و فرمود: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی‏ دینِکُمْ » (مائده،77) غلوّ، دین را از عقلانیت و معقولیت خارج می‌‏کند و آن را خرافه‌‏آلود جلوه می‌دهد. در این صورت دیگر امکان دفاع عقلانی از دین و دینداری وجود نخواهد داشت
خاستگاه اندیشه های غالیانه:
هرچند اندیشه های غالیانه از دوران صدر اسلام وجود داشته اما کوفه شهری که در روزگار عمر به عنوان مرکز فرماندهی فتوحات شرق پایه گذاری شد و روزبه روز بر اهمیت و جایگاه آن افزوده گشت، خاستگاه اصلی غلو و مهد ظهور غالیان در سده های اول و دوم بود. کوفه همان اندازه که به تشیع نامور است با پدیده غلو و ظهور غالیان نیز آشناست و طوایف مختلفی از غالیان در این شهر ظهور کردند که در دوره های پسین حتی رو در روی شیعیان امامی معتدل که از امامت فرزندان امام حسین علیه السلام طرفداری می کردند ایستادند. این پرسش که چرا اصولا پدیده غلو رخ می نماید، چرا این پدیده در میان شیعه بیش از دیگران مجال ظهور می یابد و چرا کوفه پایگاه همیشگی این نوع گرایش می شود، خودپرسشی دیرین و ژرف است
انواع غلو:
    زیاده روی در علاقه و دوستی: شاید گویاترین گواه بر تاثیر زیاده روی در دوستی و اظهار آن در پیدایش غلو و در نتیجه تباهی دینی، این سخن امیر مومنان علیه السلام باشد که فرمود: «هلک فیّ رجلان: محبّ غالٍ و مبغض قال» یعنی: دو تن به خاطر من تباه شدند: دوستی که اندازه نگه نداشت و دشمنی که بغض مرا در دل کاشت. این حقیقتی پذیرفته است که اصولا عشق و علاقه به دیگران هنگامی که از اندازه فزون شود اسطوره می آفریند و زیاده انگاری و افسانه و خرافه را درباره آنان در پی می آورد. شاید از سر همین محبت بوده است که در پی درگذشت رهبران دینی بزرگ شیعه، گروههایی از پیروانشان مرگ آنان را باور نمی داشته و آنان را موعودهایی می پنداشته اند که به آسمانها یعنی جایگاه نخستین خویش در پندار غالیان باز گشته اند. در همین نقطه است که گروههایی از غالیان شیعه و واقفه با همدیگر تلاقی می یافته و انشعابهایی را در بدنه شیعه پدید می آورده اند.
     غلو در ذات یعنی شخص یا گروه غالى، قائل به نبوّت ائمه معصومین(ع) یا الوهیت آنان(ع) بوده و معتقد به حلول روح خدایى در بدن ایشان باشند. این غالیان ذات ائمه(ع) را از مرتبه خود بالاتر بردند که متأسفانه عده ای هم قبول کردند. در این نوع غلو شخصی که غلو درباره او صورت می گیرد خداوند است و در بعضی موارد شخص غلو شده شریک خداوند محسوب شده و این شراکت از دو حال خارج نیست، یا به این صورت است که او همسان و هم طراز با خداوند قرار دارد و یا به گونه ای است که او در مرتبه ای از مراتب الوهیت جای گرفته است. گاهی نیز غلو در الوهیت به معانی حلول خداوند در چیزی و یا اتحاد با او، تفسیر می شود که تمامی شقوق فوق الذکر کفر است. نوع اوّل بدین دلیل کفر است که لازمۀ چنین اعتقادی انکار خداوند است. کفر بودن قسم دوم به دلیل انکار توحید و یکتاپرستی است و نوع سوم کفر است بدان سبب که بازگشت حلول و اتحاد، به اعتقاد بر الوهیت و خداوندی موجودی غیر خداوند متعال است.
    غلو در مرتبه و مقام نبوت: غلو در مقام نبوت گاهی به گونه ای است که شخص غلو شده نسبت به پیامبر از مقام والاتر و برتری برخوردار بوده و به مثابه حلقۀ ارتباطی و رابطه بین خداوند و پیامبر قلمداد می شود و گاهی اوقات به معنای هم طرازی و همسانی فرد غلو شده با پیامبر بوده و البته رسالت پیامبر شامل او نمی شود که هر دو نوع آن کفر است؛ چراکه با معنای تثبیت شدۀ شهادت و گواهی به رسالت رسول اکرم (ص) از سوی مکلفان منافات دارد.
    غلو در صفات به این معنی است که شخص یا گروه غالى معصومین(ع) را از حد خود بالا نمی‏‌بردند بلکه صفاتی که خاص مرتبه بالاتر است را به ایشان نسبت می‏‌دادند.
    غلو  در فضائل هم به این معنی است که  شخص یا گروه غالى، فضیلت‌‏هایی به معصومین(ع) نسبت می‏‌دادند که صحیح نبود

غلو در شیعه و اهل سنت:

از غالیان در ذات در اهل سنت می‌توان از «غلات عباسیه» یا «راوندیه» نام برد. از منابع چنین بر می‌آید که رئیس آنان عبدالله راوندی بود که ابتدا قائل به الوهیت منصور، خلیفه عباسی و نبوت ابومسلم شد. زمانی که منصور ابومسلم را در سال ۱۴۱ ه. ق کشت، شوریدند و منصور دوانیقی به اتهام زندقه، آنان را در آتش سوزانید.
عصر امام صادق و امام باقر ع عصر سازمان یافتگی غلو در میان شیعه است در این دوران گروه‌هایی در کوفه با غلو در حق ائمه اطهار(ع) و به الوهیت و نبوت رساندن آنان مردم را دور خود جمع کردند و آموزه‌هایی را در میان مردم رواج دادند و عده زیادی هم به آنان پیوستند
بسیاری از تواریخ همچون طبری و یعقوبی و همچنین برخی روایات پیدایش غالیان را منسوب به عبدالله بن سبا می‌دانند و در فرق شیعه از «سبائیه» نام برده‌اند حتی برخی از مخالفان متعصب، شیعه را نیز ساخته و پرداخته وی می‌دانند. در برخی روایات، وی بدستور علی سوزانده شد و برخی دیگر اخباری نقل می‌کنند که وی به شفاعت عده‌ای از جمله عبدالله بن عباس، توبه کرد و عفو شد، بشرط آنکه در کوفه نماند. به مدائن رفت و هنگامی که خبر کشته شدن علی به او رسید گفت: «به خدا سوگند اگر پاره‌های مغز او را در هفتاد کیسه کوچک برای ما بیاورند باز هم علم خواهیم داشت که او نمرده‌است و نخواهند مرد تا آنکه عرب را با چوبدستی خویش به سوی حقیقت براند.» و پس از آن به رواج عقاید خود ادامه داد.
اگرچه در تواریخ ازجمله تاریخ طبری و کتب مختلف ملل و نحل، عقاید بسیاری را به عبدالله بن سبا نسبت داده‌اند که برخی از آن‌ها غالیانه‌است و در عین حال برخی دیگر از عقایدی که به او نسبت می‌دهند، مانند: رجعت، وصایت و امامت علی بن ابیطالب پس از پیامبر و مهدویت از اعتقادات بنیادین شیعه‌است اما این شخص واقعی باشد یا نباشد، آنچه مسلم است این است که عده‌ای در زمان علی، با دیدن علم و شجاعت و قدرت علی، وی را از حد خود بالاتر برده‌اند و صفات و کراماتی غیرمعمول به او نسبت می‌داده‌اند
فرقه کیسانیه نیز که در واقع از طرفداران مختار ثقفی هستند در کتب ملل ونحل به عنوان یکی از فرقه‌های اصلی شیعه و در ردیف فرقه‌هایی همانند امامیه و زیدیه قرار گرفته است. این فرقه، پس از فرقه سبائیه به عنوان اصلی‌ترین، انتشار دهنده عقاید غلوآمیز درباره ائمه اطهار مطرح شده است، تا جایی که گاه اصل غلو را از این فرقه می‌دانند.
شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد در تعریف غلاة گوید: «غلاة که از متظاهرین به اسلاماند کسانی هستند که علی امیرالمؤمنین و ائمه دین، فرزندان او، را به خدایی و پیغمبری توصیف کرده‌اند، و آنان را از جهت فضل در دین و دنیا به پایه‌ای ستوده‌اند که از حد گذشته‌است و طریق افراط پیموده‌اند. این گروه در شمار گمراهان و کافرانند، و علی (ع) فرمان کشتن آنان را صادر فرمود و ائمه اطهار نیز در حق آنان به کفر و خروج از اسلام حکم کردند و مفوضه عده‌ای از غلات‌اند، و تفاوت آن‌ها با غلات در این است که ائمه را حادث و مخلوق دانسته و گفته‌اند خداوند آنان را آفریده و امر خلق را به آن‌ها تفویض کرده‌است.» علامه مجلسی مظاهر غلو را در اعتقادات زیر برشمرده‌است:
    اعتقاد به الوهیت (خداوندی) پیامبر و امامان.
    پیامبر و امامان شیعه را در معبودیت یا خالقیت و رازقیت شریک خدا بدانند.
    حلول خداوند در آن‌ها یا اتحاد خداوند با آنان.
    اعتقاد به اینکه پیامبر و ائمه، بدون وحی و الهام الهی، از غیب آگاهند.
    اعتقاد به نبوت دربارهٔ ائمه.
    به تناسخ معتقدند.
    "معتقدند که با معرفت امامان، دیگر اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست"
حکم غالیان:
امام صادق ع فرمودند: ما از کسانی که گمان کردند ما پروردگاریم، بیزاریم. ما از کسانی که گمان کردند ما پیامبریم، بیزاریم، بر همین اساس در فقه شیعه غالیان گبر و نجس معرفی می شوند در تحریر الوسیله امام خمینی آمده: اگر غالی (غلوکار) غلوش جوری باشد که خدا یا توحید (یگانگی خدا و باورهای همراهش) یا پیامبری را انکار کند، گبر و کافر [ و نجس] است. اگرنه نیست
غلو در دیگر ادیان:
غلو در همه ادیان وجود دارد. بلکه شامل تمام عقاید وادیانی می‌شود که از حد خارج شده‌است. همانگونه که یهودیان نسبت الوهیت به عزیر دادند «و یهودیان گفتند عزیر فرزند خداست».و مسیحیان گفتند که مسیح پسر خداست. صابئین که ملائکه را به حد پرستش رساندند. همانگونه که برخی از مشرکین عرب ملائکه را دختران خدا می‌دانستند.
در مصر قدیم مردم حیوانات مختلف مانند: گرگ و گربه و… را می‌پرستیدند و فرعون را خدای خورشید و پسر خدا و خدا می‌گفتند. در هند باستان مظاهر طبیعت مانند: خورشید و کوه و ماه و… رامی پرستیدند و عناصر مفید را خدا می‌دانستند چینیان باستان ابتدا روح پرست بودند و ارواح اجداد خود پرستش می‌کردند و ژاپنی‌ها امپراطوران خود را (میکادو) از جنس بشر نمی‌دانستند. یونانیان نیز مظاهر طبیعت را منشأ قدرت می‌دانستند و رب النوع‌های ساخته و می‌پرستیدند.
اعراب علاوه بر بت‌پرستی موجوداتی مانند آفتاب و ماه و… را نیز پرستش می‌کردند در قرآن در سوره‌های مانند :توبه آیه ۳۰ (و قالت الیهود عزیر ابن الله) و سوره مائده آیات ۱۷ و ۷۲ دربارهٔ عیسی که او را خدا می‌دانند (لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم) و… نیز اشاره به این مطالب دارد.




۰ ۰ ۲ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۲)

chefft.blog.ir 💞💕

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۷
ممنون از پستهای خوب شما

پاسخ:

۲۴ خرداد ۹۷، ۲۲:۴۴
لطف دارید... 
انتقادی هم اگر هست بفرمایید خوشحال میشیم.

chefft.blog.ir 💞💕

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۴۷
ایرادی که نیست
اگه بود میگم
عیدتون هم مبارک

پاسخ:

۲۴ خرداد ۹۷، ۲۳:۵۴
بزرگوارید

عید شما هم مبارک

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندها
بایگانی