همیشه یکی از آرزوهایم در زندگی این بوده است که بتوانم از تمام وقتم استفاده کنم و هیچ وقتی را از دست ندهم. آن طور که من دیده و شنیدم ام یکی از ویژگی های انسان های موفق همین بوده است، آنها توانایی زیادی در مدیریت وقت شان دارند. در واقع آنها هنرمندانی هستند که می دانند چگونه امور مختلف زندگی شان را بچینند و برنامه ریزی کنند تا در دلِ زمان کوتاه بهترین استفاده ها را ببرند و به تمام برنامه ها و اهدافشان دست یابند. اما اگر از تجربه ی زندگی من تا اینجا (یعنی 30 سالگی) بخواهید بپرسید باید بگویم یک تجربه مهم به دست آورده ام که خیلی مهم است؛
اولا؛ سعی کنید کارهایی که در دراز مدت هیچ فایده ای برای شما و زندگی تان ندارند را حذف کنید. انسان زیرک و مومن (در احادیث مومن زیرک و کیِّس نامیده شده است) زندگی و کارهایش را با دید سود و سرمایه نگاه می کند. یعنی نگاه می کند ببیند با کاری که انجام می دهد چه سرمایه ای به دست می آورد و اگر این سرمایه را خرج کند چه چیزی عایدش می شود. (شاید مطلبی هم درباره نگاه سرمایه ای به زندگی نوشتم اگر عمری باشد) حالا مثلا فکر کنید در 10 سال آینده اگر صد تا سریال و فیلم سینمایی نبینید چه اتفاقی می افتد؟ چه سرمایه ی مادی یا معنوی از شما کم می شود؟ اگر هر شب فوتبال های لیگ انگلیس و اسپانیا و... را نبینید چه اتفاق خاصی می افتد؟؟؟ اگر چیزی از دست نمی دهید وقتتان را به پای این چیزها هدر ندهید. عجولانه قضاوت نکنید؛ دیدن فوتبال برای تفریح و سرگرمی خیلی هم چیز خوبی است آنچیزی که مشکل دارد اینست که انسان تمام وقت مفید خود را به پای کاری بگذارد که برایش هیچ سودی ندارد به عبارت دیگر کاری مثل فوتبال دیدن هیچ وقت نباید جای یک هدف بلند مدت و اصلی را در زندگی شما پر کند.
دوما؛ سیاست "آهسته و پیوسته" به شدت جواب می دهد! این سیاست را بعنوان یک تفکر همیشگی در زندگی تان به یاد داشته باشید. بجای اینکه یک هفته یا یک ماه بکوب بکوب و به قول معروف 24 ساعته کار کنید و خودتان را از آن خسته و دل زده کنید، سعی کنید طوری برنامه ریزی داشته باشید که چند کار را به طور همزمان و کاملا به تدریج و با برنامه ریزی طولانی مدت انجام دهید. این سیاست و نحوه ی تفکر یکی از رموز موفقیت انسان های بزرگ و موفق است. آنها بجای رفتارهای هیجانی و شتاب زده سعی می کنند در زندگی شان دائما یک کار ساده را با آهنگی ملایم ولی به صورت پیوسته انجام دهند. انسان های موفق در طول زمان یک کار را رها نمی کنند، آنها می توانند یک کار را به مدت مثلا یک سال یا دو سال در یک برنامه ریزی مدت دار بگنجانند در حالیکه انسان های عادی توانایی چنین برنامه ریزی طولانی مدتی را ندارند. شاید این خود یک توانایی ذهنی باشد آنها در گذر زمان اهداف ثابت خود را فراموش و گم نمی کنند! به اصلاح قاطی نمی کنند می توانند برای یک مدت طولانی روی یک علاقه یا تفکر خود ثابت و پابرجا بمانند در حالیکه انسان های عادی مدام از یک شاخه به شاخه دیگر می روند و هر بار هم یک کار را نیمه کاره بدون اینکه به سر انجام برسانند رها می کنند به همین دلیل هم به جایی نمی رسند.
سوما؛ از ظرفیت فضای مجازی برای یادگیری نهایت بهره را ببرید. یکی از اشکالات آموزش در فضای حقیقی وقت هایی است که برای حضور در کلاس یا دانشگاه هدر می رود. فضای مجازی این امکان را فراهم کرده است که به راحتی شما می توانید بدون هدر دادن وقت به اندازه ی چند برابر دوران تحصیل عادی مطالب مختلف یاد بگیرید. تجربه ی زیر را از یکی از اساتید حوزه درباره ی هدر ندادن وقت بخوانید، از این سایت برداشتم، مطالب جالبی دارد:
«به نظر میرسد که امروز دیگر مهاجرت به مراکز علمی و حضور فیزیکی نزد استاد ضرورت ندارد، بلکه، اشخاص میتوانند با استفاده از امکانات سختافزاری و نرمافزاری عصر حاضر، در هر مکان و زمانی از محضر هر استادی بهره گیرند. با وجود چنین امکاناتی، میتوان از راه لوحهای فشرده بهترین درسها را از بهترین استادانی گرفت که چه بسا دیگر درس مورد نظر را تدریس نمیکنند. در این صورت اگر شیوه درس دادن استاد مورد پسند نبود، میتوان بدون رودربایستی و تعهد اخلاقی، سراغ استاد دیگری رفت. حسن همراهی مجازی با استاد، استفاده از وقتهایی است که در حوزه از بین میرود. حدود دو سوم از سال -پنج شنبهها، جمعهها، وفیات، اعیاد، روزهای بین ایام تعطیل، ماه رمضان، پانزده روز از محرم، پانزده روز از صفر، عید نوروز، تابستان - حوزه تعطیل است و حدود ۱۲۵ روز درس خوانده میشود. اگر شخص، جمعهها را به فعالیت غیر درسی اختصاص دهد که ضروری هم است و حدود ۲۰ روز از سال را برای مسافرت، خالی از درس بگذارد، ۲۹۰ روز باقیمانده را میتواند از طریق سیدی، بدون حضور استاد و هم مباحثه درس بخواند و اگر روزی یک درس بخواند، در یک سال، به اندازه حجم درسی بیشتر از دو سال و نیم تدریس رسمی حوزه را بدون احساس خستگی و فشار خواهد خواند.
اگر وقتهایی که در ترافیک فعلی تلف میشود، دیر آمدن استاد، گپ زدن قبل و بعد از کلاس و گرفتاریهای مالی طلبه که ممکن است هجرت از زادگاهش را با مشکل مواجه سازد نیز در نظرگرفته شود، بهتر بودن روش مجازی بر حضور فیزیکی نزد استاد روشنتر میشود. البته حضور نزد استاد صاحب نفس که اخلاقاً مهذب باشد، مانند مرحوم امام رحمةالله علیه ، علامه طباطبایی رحمةالله علیه، حضرت آیت الله بهجت رحمةالله علیه مؤثر و پربرکت است ولی الان چنین استادانی یا نیستند و یا کمتر در دسترس هستند. البته روش استفاده مجازی از استاد فقط درباره فلسفه پیشنهاد میشود که در حوزهها از رونقی برخوردار نیست، نه درباره فقه و اصول که در همه حوزه رونق کامل دارد.»
موفق باشید.
دیدگاهها (۱)
ترویج و انتشار معارف مهدوی
۰۱ آبان ۰۱ ، ۱۴:۴۹
خدا توفیقتان دهد.